نتایج جستجوی عبارت «حسن موسی زاده دبستان بختگان مدرسه راهنمایی بزرگی دبیرستان امام خمینی محمد‌علی منوری محمد‌حسین منوری هوشنگ جلالی محله کیان شلمچه ۱۳۶۷/۳/۴» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عبدالحسین زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
آنانکه ره عشق گزیدند همــــــه                    در کوی شهادت آرمیدند همه سال ۱۳۳۶ در خانواده‌ای متدین و مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که به عشق سالار شهیدان، او را عبدالحسین نامیدند، به این امید که روزی ادامه‌دهنده راه آن امام همام باشد. به دلیل مشکلات اقتصادی از کسب دانش و تحصیل بازماند و برای تأمین روزی حلال برای خانواده خود به کار پرداخت. با انتخاب راه و مسیر انقلاب اسلامی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پیکار مردان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد می‌خواهد کشد این کوه را بردوش مرد می‌خواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون می‌خواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه می‌سوزند این پروانه‌های ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ظهور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
حمید... دوباره می‌آید با صورتش هنوز مدال عقیق زخم با زبانش خطبه جهاد آخرین محفوظاتش از تپه‌های آنسوی نی‌ریز خواهد آمد از تپه‌های ماسه که آنجا ناگاه درخت حادثه گل کرد و شقایقهای سرخ بر صورت و سینه حمید گل داد بهت نگاه دیر باور حمید هنوز هم در تپه‌های آنسوی نی‌ریز احساس درد را به تأخیر می‌سپارد خون را هنوز حمید از تنگچین پیراهن باور نمی‌کند پس دوستم "علی" چرا در رکاب ناله نکرد؟ آیا عقاب پیر حادثه تا زنده‌تر زمهر رفیقم بود که پیشتر زناله او بر سینه در دلم بنشست ؟ آیا "عباس"، "...
بیاد شهید نادعلی اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای خدا اکتسابی شهید است افسر پاک جانباز اسلام بهر یاری دین کرد اقدام جان ما باد قربان قرآن با خدا بسته بود عهد و پیمان مرد و مردانه همچون شهیدان زین جهت رفت و درخون طپان شد همسرش زین مصیبت خبرشد گفت ای وای خاکم به سر شد کرد از خانواده جدایی رفت تا جان خود را فدا کرد چهره اش همچو ماهی درخشان آنچنان با خدا عهد بستی اکتسابی زجان ناله سرکرد خانه کفر زیر و...
شهدا سال 64 -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین کنده می‌شود و به سوی دشمن نشانه می‌رود. چه زیباست لحظه‌ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می‌گیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود می‌غلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب می‌شویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش می‌کشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت می‌رویم و به سوی تو پرواز می‌کنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
شهدا سال ۶۶ -وصیت‌نامه شهید سعید رضا کاوه پیش‌قدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
بسم‌الله الرحمن الرحیم الهی کفی بی عزاً به‌سوی خدا روانه‌ایم، نمی‌دانم چه بنویسم و چه بگویم تا اندکی آتش درونم را تسکین دهد. نمی‌دانم که چرا امروز تصمیم به نوشتن این جملات گرفتم. شاید اینان آخرین کلماتی باشد که به نام وصیت‌نامه من به شما می‌رسد. البته نه وصیت که مرا نه بضاعت علمی و نه عملی است که توان وصیت به کسی یا چیزی باشد. پس توای عزیز! اینان را به‌عنوان سرگذشت انسانی غرق در مادیات زندگی بنگر و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ما از او هستیم و بازگشت همه ما به سوی اوست. چون در این ایام اسلام در خطر منافقین است، پس لازم است که ما برای حفظ اسلام به جبهه برویم. باری ما با کمال شوق به جبهه حق علیه باطل اعزام شدیم. وصیت من به برادران هم سن و سال خود و به دوستانم این است که راه ما را ادامه دهند و امام را تنها نگذارند. وصیت من...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
علیرضا زندگی ساده، زیبا و پر از صفای خود را در سوم مهرماه ۱۳۲۱ در روستای بندنو بخش سرچهان از توابع صفاشهر در خانواده‌ای متدین و مسلمان آغاز نمود. در دامان پر از عطوفت مادر و در سایه پرمهر پدر دوره کودکی را پشت سر گذاشت. الفبای مبانی دینی را از خانواده فراگرفت و برای کسب معرفت و دانش راهی دبستان شد. بعد از پایان دوره ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی و دامداری مشغول...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهر امروز پرازسرو وگل ویاسمن است مجلس یاد شهیدان مشبک بدن اسـت شهر نی ریز نگرغرق گل و لاله دگر آمده هرچه شقایق که تو بینی زسفر نیست این لاله و این نسترن وسرو سـمن هریکی تازه جوانی همگی سیم بدن کرده در راه خدا با همه ایثار قیام کرده پیمان گران رابر محبوب تمام آن یکی قاسم گلچین ودگر دهقانپور پورزین ا لعابدین را که ببینی به حضور همه یاران خدا وهمه ایثارگران بهر پیروزی حق درره...
به یاد شهدای عملیات رمضان شهیدان حمید و مجید داودی و شهید منصور جلوداری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شعله ‌زد یاد دو گل یاد دو داودی بجانم نی دوگل، سروروانم نی سرو باغ بوستانم هم‌مجیدوهم‌حمیدآن‌پاسدارنوجوانم پاسداران ‌حافظان ‌مکتب‌الله‌در آخرزمانم تا دو صد رحمت بر این گلهای داوودی بخوانم یاد جانسوز شهیدان چون بیاید بر زبانم اشک می سازدروان‌ازدیدگان‌خون فشانم خاطرات شادشان آتش‌فشانداز بیانم شعله ها انگیزد و آتش‌ زند بر استخوانم خاطرات دلنشین شان کی بیان کردن توانم یاد می آرم ز تاریخ و زبان ناطق او یاد می آرم ز هابیل و زخون نـاحـق او یادمی‌آرم‌ز ظلم‌ بی حد...